انتظار نمیرفت پیشرفتی در روابط سرد هند و پاکستان حاصل شود یا یکی از این دوکشور به موفقیتی دست یابد. ایالات متحده که از مذاکرات سازمان یافته دهلینو و اسلامآباد در سطح وزارت امور خارجه حمایت میکرد، بهدلیل اینکه توپ پس از 14ماه وقفه در یک بازی یکدست شروع به غلتیدن کرده است، نفس راحتی کشید.
اگر چه هر دو طرف، دیگری را بهگونهای میبیند که ناامیدانه مشتاق از سرگیری گفتوگو است اما نگرش طرفهای هند و پاکستان به این مذاکرات، نشاندهنده رویکردی متضاد است.
مقامات هند همواره از مذاکره بهعنوان برگ برنده استفاده کردند تا پاکستان را مجبور کنند که نسبت به تقاضای آنها پاسخگو باشد و این بدان معنا است که اسلامآباد از فعالیتهای گروههای تروریستی جلوگیری کند.
اسلامآباد هم بهطور ماهرانهای، خودش را کاملا در برابر واشنگتن قرار داده است تا از سرمایههای استراتژیکش که طالبان محسوب میشود، بهعنوان اهرم قدرت استفاده کند. در مراحل پایانی جنگ آمریکا در افغانستان، فرض بر این است که هند نسبت به چشمانداز انزوای منطقهای هراس دارد.
هیچ کدام از این فرضیهها معتبر نیستند. دهلینو باید بداند که با وجود امتناع سرسختانه نسبت به انجام مذاکره، اسلامآباد از درخواست هند نسبت به متلاشیکردن زیرساخت شبکه تروریستی که با سازمان امنیت پاکستان ارتباط دارد و موجب کشتار در هند میشود، طفره میرود. در حقیقت، نشانهها بر این موضوع تأکید میکنند که مقامات پاکستان استفاده مداوم از تروریسم را بهعنوان سیاست دولتی در مقابل هند در نظر میگیرند.
به همین صورت، اگر اسلامآباد فکر کند که دهلینو رویکارآمدن رژیم طالبان در کابل را میپذیرد، این امر نشاندهنده سادهلوحی و بیتجربگی پاکستان است. جدا از اینکه دهلینو از ثبات سیاسی برخوردار است که از برتری غیرنظامیان در دولت حاصل میشود، در واقع، هند چندین عامل کسب سود را در اختیار دارد تا جایی که اقتصاد آن کشور قدرتمندانه به سوی نرخ رشد 9 درصدی به پیش میرود و به کمکهای پیوسته آمریکا نیازی ندارد.
مقامات هند از مذاکرات با پاکستان استفاده کردند تا موضوع تروریسم را به کانون توجهات تبدیل کنند. خلاصه دستورالعملهای هند سفت و سخت بود و دهلینو 3 پرونده را ارائه کرد که در آنها نام تروریستهایی که در پاکستان مستقر هستند، ذکر شده بود.
اما موضع هند در آستانه مذاکرات انعطافپذیر شد و با توجه به مسائل متنوع در روابط دوجانبه، خود را منطقی و آماده گفتوگو نشان داد.
مقامات اسلامآباد ظاهرا انتظار نداشتند که هند، یک مقام نظامی ارشد پاکستان را بهعنوان تروریست معرفی کند. با توجه به واقعیتهای سیاسی پاکستان و در حالی که ارتش قدرت را در آن کشور در دست دارد، اتهام دهلینو خودبهخود سلمان بشیر، معاون وزیر امور خارجه مؤدب پاکستان که رهبری هیأت دیدارکننده را برعهده داشت و در دهلینو مورد
احترام است، مجبور کرد تا انتقادات تند و غیرمعمولی را در سخنرانی تلویزیونی 90دقیقهای علیه هند در کنفرانس مطبوعاتی در کنسولگری پاکستان در دهلینو بیان کند.
اینکه چگونه اتهام هند در مورد افسر ارتش پاکستان مطرح میشود، باید مورد بررسی قرار بگیرد، بهدلیل آنکه دهلینو انگشت خود را به سوی ژنرال اشفق پرویز کیانی، فرمانده ارتش پاکستان و بهعنوان طراح اصلی تروریسم در شبه قاره هند نشانه گرفته است.
ما ممکن است در روزهای آینده شاهد وقوع توفانهایی باشیم و اینکه چقدر چتر حمایت آمریکا بزرگ است تا از مقامات هند و پاکستان در هنگام بروز مشکلات ناگهانی حفاظت کند، به همراه گرفتاریهای جنگ افغانستان، به عواملی در فهرست کارهای باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا تبدیل شده است که باید به آنها رسیدگی کند.
امیدواری اوباما در مورد ارتش پاکستان حیرت انگیز است.آمریکا بهعنوان متحد مهم سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به اجرای استراتژی در افغانستان و آسیای میانه متعهد است. ایالات متحده، دهلینو را هم بهعنوان شریک استراتژیک خود در چشماندازهای قرن21 میداند و با چین قدرتمند و روسیه مواجه میشود.
در حالی که سال 2010 میلادی ادامه مییابد، هیجان مردم دهلینو بهدلیل اینکه احتمال دیدار اوباما از هند وجود دارد، افزایش یافته است. اوباما با تنگنای دشواری روبهرو است. وی ناامیدانه به کمک ارتش پاکستان نیاز دارد تا طالبان را به سر میز مذاکره بیاورد؛ بدون انجام این کار، کشتار سربازان آمریکایی و افغان متوقف نمیشود اما زمان اندکی باقی است.
ارتش پاکستان احساس میکند که اوباما ناامید شده است. این ارتش میداند که در راه برآورده کردن منافع آمریکا در هندوکش کاملا تجربه کسب کرده است اما انجام این کار هزینه دارد.
ارتش پاکستان خواستههای بسیار زیادی از آمریکا دارد و میخواهد با کمک واشنگتن، تقریبا به پای قدرت متعارف دشمن خود، یعنی هند برسد و همچنین شایسته توافقنامه هستهای است که جورج دبلیو بوش، رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده به هند اعطا کرد. اسلامآباد هر گونه تفکر واشنگتن را که به هند نقشی بهعنوان قدرت برتر منطقهای میدهد، نمیتواند بپذیرد و نخواهد پذیرفت و در انتظار نقش میانجیگر آمریکا است که به هند فشار بیاورد تا اختلاف بر سر کشمیر حل و فصل شود.
پاکستان بهدنبال برقراری یک رابطه استراتژیک با آمریکاست که بهطور شایستهای ادعای قانونی آن کشور را بهعنوان یک قدرت منطقهای به رسمیت بشناسد.این موضوع از ضروریات جنگ افغانستان یا برنامههای گسترش ناتو در آسیای میانه فراتر میرود.
دهلینو و در حقیقت قدرتهای دیگر منطقه، مشتاقانه نگاه میکنند که اوباما تا چه اندازه به پاکستان کمک میکند. با این وجود، هند مجموعهای از مشورتها با دیگر بازیگران مهم را آغاز کرده است و این امر خطرهایی برای سیاستهای منطقهای اوباما دارد.
اسام کریشنا، وزیر امور خارجه هند قرار است طبق برنامه از پکن دیدار کند. ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه هم از دهلینو در ماه مارس دیدن خواهد کرد و مشاوره در سطح وزیران هند و ایران ممکن است در ماه می انجام شود.
بنابراین، دهلینو واقعا نیازی ندارد که بهدنبال ایجاد روابط دوستانه با کشور سومی باشد تا توجه اوباما را بهخود جلب کند. روابط هند با ایالات متحده بهطور مستحکمی در حال گسترش است و بر خلاف پاکستان، مشارکت استراتژیک دهلینو و واشنگتن در میان نخبگان سیاسی و نظرسنجی عمومی هند مورد توجه قرار گرفته است.
این حقیقت در واشنگتن از بین نرفته است که هند، در واقع یکی از اندک متحدان طبیعی آمریکا در جهان است و برخلاف پاکستان، دهلینو وعده برقراری ارتباطی پایدار را به ایالات متحده داده است که ارزشی ذاتی دارد.
بنابراین، چرا آمریکا باید این فرصت را از بین ببرد؟ دهلینو از واشنگتن انتظار دارد که منافع اصلیاش را لگدمال نکند و ارزیابی میکند که درخواست ایجاد رابطه براساس اعتماد متقابل و مشارکت جهانی از آمریکا، تقاضای زیادی نیست.
ایالات متحده به ندرت در شبهقاره هند تأثیرگذار بوده است. مسئلهای شبیه به این هم در اوایل دهه 60 و درگیری چین و هند در سال 1962 میلادی وجود داشت.
در حقیقت این مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، توسعه طلبی چین در مرکز دستور کار ایالات متحده قرار داشت و واشنگتن میخواست هند و پاکستان را بهعنوان متحدان خود حفظ کند و مستقیمترین دخالت را کرد تا اختلاف بر سر کشمیر را حل و فصل کند تا اینکه استراتژی ژئوپلیتیک واشنگتن مؤثر واقع شود.
با این وجود، همانطور که هاوارد شفر- سفیر پیشین و با تجربه آمریکا در هند- در کتاب اخیر خود نوشت؛ در یک موقعیت مشخص جانافکندی، رئیسجمهوری اسبق ایالات متحده، خطر آزردهخاطرشدن هند را مشاهده کرد بهصورتی که وارد کردن فشار بر آن کشور در مورد موضوع کشمیر، مبادا دهلینو را به سوی پکن و عادیسازی روابط با چین بکشاند.
اما اگر مقایسههای تاریخی را کنار بگذاریم، روند مذاکرات نوپای هند و پاکستان که دوهفته پیش در دهلینو آغاز شد، احتمالا ادامه مییابد. بهنظر عاقلانه میرسد اگر ارزیابی کنیم که با وجود افراطگرایان در هر 2 کشور، دهلینو و اسلامآباد مفید بودن و کارایی روند ادامه مذاکره را دریافتهاند.
مان موهان سینگ، نخستوزیر هند، طرفدار پروپا قرص تغییر رابطه خصمانه هند و پاکستان مطابق توافق تاریخی فرانسه و آلمان در دهه 1950 میلادی است.
اما در این کار مقداری آشفتگی و بینظمی وجود دارد تا جایی که به نظر نمیرسد سازمان امنیت هند با نظرمان موهان سینگ موافق باشد و اغلب در مسیر عادیسازی روابط هند و پاکستان تلههای انفجاری میگذارد.
خشم و اوقات تلخی در روابط هند و پاکستان میتواند گمراهکننده باشد. در حقیقت، نیروپاما رائو، معاون وزیر امور خارجه هند، این موضوع را فاش کرد که همتایش سلمان بشیر، وی را بهمنظور انجام گفتوگوهای بعدی، به دیدار از اسلامآباد دعوت کرده است. آیا آنها اواخر مارس یا اوایل آوریل 2010میلادی را برای انجام مذاکره برنامهریزی خواهند کرد؟ علاوه بر این، بهنظر میرسد که تماسهای پشتصحنه نیز همچنان ادامه داشته باشد.
نخستوزیران هند و پاکستان قرار است در تاریخ 28 و 29 آوریل 2010 میلادی، در نشست همایش کشورهای جنوب آسیا برای همکاری منطقهای که در تیمفو- پایتخت بوتان- برگزار میشود، یکدیگر را ملاقات کنند.
rediff-
26 فوریه 2010